واکنش متفاوت خواننده سرشناس درباره مرگ مهسا امینی و ناآرامیهای ایران
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۱۷۴۹
به گزارش همشهری آنلاین، محمد گلریز خواننده سرشناس ایرانی در محکومیت اغتشاشات اخیر گفت: ما اولا بسیار از درگذشت خانم مهسا امینی متاثر و غمگینیم و مسولین هم در حال بررسی علت فوت وی هستند اما این دلیل نمیشود که عدهای کشور را به آشوب و اغتشاش بکشند و تمامیت ارضی کشور را هدف قرار دهند.
وی افزود: در این روزها اتفاقی افتاده و بلافاصله سوء استفادهگران به میدان آمدهاند ولی خدا را شکر مردم ایران بسیار هوشمند هستند و همواره در مقابل این هجمهها ایستادگی کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خواننده آهنگ «این پیروزی» ادامه داد: از طرف دیگر وقتی سلبریتیها خوب مینگرید، میبینید که اینها از این قضیه درگذشت خانم امینی، تنها دنبال بهانه بودند. آنها میگویند ما نمیخواهیم ایرانی وجود داشته باشد. اغتشاشگران با آتش زدن پرچم ایران، به خوبی این خواسته را نشان دادند.
این اعتراضات سلبریتیها و کسانی که در این شرایط در جبهه مخالف قرار گرفتهاند قابل قبول نیست و شاید خیلیها که از اینها پیروی میکنند ندانند که اکثر سلبریتیهایی که به مردم خط و آدرس غلط میدهند، هدفی بجز گرفتن گرین کارت آمریکا و تابعیت کشورهای غربی را ندارند و یا اینکه حتی در بدترین حالت پناهندگی بگیرند و به خیال خود به رفاه و آزادی بی قید و شرط برسند. و همین باعث تاثر و تاسف میشود مادامیکه میبینیم بسیاری از جوانان و نوجوانان به حرف و پیشنهاد آنها در خیابانها به اموال و اماکن عمومی آسیب میرسانند.
گلریز اظهار داشت: یک نکته مهم این است که ما چرا برای همین سلبریتیها شرایط نگذاریم مادامیکه آمریکا به اینها به شرط ایجاد آشوب در مملکت قول دادن گرین کارت و اقامت میدهد؟ ما هم باید برای اینها شرط بگذاریم که اگر میخواهند در این مملکت زیست کنند و فعالیت هنری یا کاری داشته باشند باید به اصول و قوانین این مملکت عمل کنند، آشوب بپا نکنند و با فعالیتشان جوانان را به اغتشاش ترغیب نکنند.
وی افزود: ما نباید نمک بخوریم نمکدان بشکنیم. از یک سو در این شرایط روی حرفم هم با هنرمندانی است که در این چند دهه در جبهه انقلاب فعالیت کردهاند و از نظر مالی و اقتصادی و جایگاه به بهترین مدارج رسیدهاند و برخی از ایستادن پشت نظام شانه خالی میکنند که البته عدهشان بسیار قلیل است.
این را هم عرض کنم بجز سلبریتیهایی که منشا ناآرامی هستند و مردم و جوانان را به اغتشاش ترغیب میکنند، ما باید با دیگرانی که به اشتباه از این جریان حمایت کردهاند با رافت اسلامی برخورد کنیم و بسیاری از آنها باید بخشیده شوند چون واقعا نیت بدی نداشتهاند و اغلب از کردهشان پیشمان شدهاند.
این خواننده موسیقی ایرانی ادامه داد: ناگفته نماند که اگر رفتار و برخورد خشونتآمیز پلیس آمریکا را حتی با تمام دنیا مقایسه کنید میبینید و بارها مشاهده کردهاید که چقدر وحشیانه با معترضین برخورد کرده و در موارد متعدد آنها را بخصوص رنگین پوستان را کشتهاند.
گلریز با اشاره به حضور مردم بیدار ایران در پاسخ به اغتشاشات اخیر گفت: به لطف خدا، مردم حضور خودشان را نشان دادند. من وقتی خودم شخصا رفتم و دیدم باورم شد این عظمت حضور مردم را و این را هم بگویم که مردم ما بسیار باهوش هستند و خوب میدانند که استکبار همیشه چه نقشههایی برای مملکت ما کشیده و میکشد.
من به خیلی از این جوانها میگویم آیا اگر خدای نکرده فرض بر محال کشور تجزیه شود میدانید آنوقت مثلا باید برای رفتن به خوزستان ویزا بگیرید؟ میدانید که دیگر نمیتوانید به راحتی کار و فعالیت هنری و اجتماعی داشته باشید؟ و هزاران مشکل دیگر! ولی الان به لطف خدا هر کسی میتواند به راحتی و در فضایی باز و ایمن به کار و فعالیت بپردازد.
وی در این گفتگو به نکته مهمی اشاره کرد و گفت: این برای من سوال است که چرا اینهمه جوان کشته شده یا شهید میشود و کسی به همه اینها تسلیت نمیگوید و فقط برای یک نفر تسلیت گفته میشود؟
گلریز در بخش پایانی صحبتهایش تاکید کرد: باید با اشد مجازات با سرمنشاء این اغتشاشات برخورد شود. تمام کسانی که در این شرایط جوانان را ترغیب به اغتشاش میکنند مسول این ناگواریها و صدمات هستند و باید مجازات شوند. این هم ناگفته نماند که متاسفانه متاسفانه بین هنرمندان و سلبریتیهای داخلی که برای نهادهای انقلابی کار میکنند هستند کسانی که برای به دنیا آوردن فرزندشان به کانادا میروند و اینجا بالاترین برنامهها و پروژهها را بهشان میدهند و در این اثنی باید افسوس بخوریم که ما بسیار جوانان متعهد و متخصص داریم که از کوچکترین حمایت و شغل و فعالیت هنری محروم هستند و یک عده معدود به صورت مافیایی بالاترین پروژهها با بار مالی بالا را در اختیار دارند و برخی از آنها با همان کانادا رفتنشان معلوم بود که در اینچنین بزنگاههایی خود را به خواب غفلت زدهاند و نشانی از آنان یافت نمیشود و از دسترس خارج شدهاند.
متاسفانه ماهواره و فضای مجازی بیشترین ضربه را به افکار و خط و ربط جوانان و نوجوانان زده و مسولین باید برای این بخش فکری اساسی بکنند. اینهمه محتواهای بی ارزش و سخیف که از آن سو بر جوانان ما بمباران میشود مادامیکه ما الان بهترین و فاخرترین آثار را برای شهیدانمان تولید کردهایم و دریغ از پخش این آثار که واقعا در نوع خود بینظیر هستند و قطعا باعث میشود جوانان قدر شهدا و انقلاب را به درستی بفهمند و درک کنند.
و کلام آخر این را بگویم که «با آل علی هر که درافتاد ورافتاد». این اسلام از ۱۴۰۰ سال پیش با افتخار و قدرت بوده و هست و انقلاب هم برای همیشه مانا خواهد بود و هیچ دشمنی و هیچ اغتشاشی نمیتواند خدشهای بر آن وارد کند.
کد خبر 709401 منبع: فارس برچسبها موسیقی ایرانی خبر مهم موسیقی - چهره - ساز - آلبوم - اجرا مهسا امینیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: موسیقی ایرانی خبر مهم مهسا امینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۱۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است
به گزارش جماران، پیتر روتلند، استاد در دانشگاه وسلین و دانشیار مرکز دیویس برای مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه هاروارد در تازه ترین نوشتار برای Responsible Statecraft درباره خطرات توهم فروپاشی حکومت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نوشت:
ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیراً مقالهای را با عنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده و استدلال کرده که مانند حکومت شوروی ، سیستم سیاسی پوتین نیز همیشه در آستانه فروپاشی است. این استدلال بر اساس یک قیاس مستقیم تاریخی به دست می آید. نظام شوروی قوی و تغییرناپذیر به نظر می رسید و عملاً هیچ کس فروپاشی آن را پیش بینی نمی کرد اما فروپاشید. به همین ترتیب، سیستم پوتین قوی و مقاوم به نظر می رسد و کمتر کسی می تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما فروپاشی آن نیز رخ خواهد داد.
می توان فهمید که چرا این استدلال برای Foreign Affairs جذاب است. آرزو همیشه مخاطب را جذب می کند: مردم دوست دارند آنچه را که می خواهند بشنوند به آنها گفته شود. شاید بهتر باشد اینطور القا شود که بدون هیچ چشماندازی برای یک ضد حمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریو برای پیروزی اوکراین، فروپاشی رژیم در روسیه است.
قیاس های تاریخی می توانند جذاب اما گمراه کننده باشند زیرا ممکن است توجه ما را بر شباهت های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت های ساختاری را نادیده می گیرند. واقعیت این است که چندین جنبه مهم وجود دارد که رژیم پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی قرار دارد.
اولاً، میخائیل گورباچف تنها شش سال در قدرت بود و هرگز نتوانست کنترل مؤثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی و یا بوروکراسی در کل ایجاد کند. در نتیجه، ابتکارات سیاستی او با اجرای مؤثر همراه نشد و او را مجبور به اتخاذ اقدامات رادیکالتر کرد که کل سیستم را بیثبات کرد. در مقابل، پوتین خیلی سریع پس از به قدرت رسیدن در سال 2000، کنترل قوی بر نخبگان رقیب اعمال و «عمود قدرت» را احیا کرد. او 24 سال است که این مسئولیت را بر عهده داشته است و اکثر تحلیلگران موافقند که پایه های نهادی رژیم پوتین قوی است و احتمالاً پس از مرگ بنیانگذار خود ، نیز جان سالم به در خواهد برد. دوم، یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این واقعیت بود که این شوروی در حال مبارزه با یک جنگ غیرقابل پیروزی در افغانستان بود که آن را مجبور به مذاکره با غرب کرد. روسیه در حال جنگ در اوکراین است در حالی که هنوز به پیروزی خود مطمئن است. سوم، اتحاد جماهیر شوروی ورشکست شده بود، کسری تجاری داشت و در خارج از کشور پول قرض می گرفت. اما اکنون علیرغم فشار تحریم های غرب، روسیه در سال گذشته 50 میلیارد دلار مازاد تجاری داشت. اقتصاد برنامهریزیشده شوروی سفت و سخت و گودالی از یارانههای دولتی بود. بر خلاف اتحاد جماهیر شوروی، روسیه دارای یک اقتصاد سرمایه داری پویا است که به خوبی با اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان آن در دور زدن تحریم های غرب ماهر شده اند. چهارم، اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که 52 درصد جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که روس ها 82 درصد از جمعیت آن را تشکیل می دهند.مسلماً احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف، رهبر چچن را به یک رعیت وفادار مسکو تبدیل کرد، در مورد هر جانشینی صادق است: بهتر است از جریان کمک های مسکو لذت ببرید و لامبورگینی بخرید تا اینکه آواره ای با جیب خالی باشید. چچنی ها از جنگ های اول و دوم درس گرفته اند: استقلال طلبی ارزش تلاش ندارد. هیچ یک از جمهوری های قومی دیگر در فدراسیون روسیه علاقه ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله 22 آوریل به تالار شهر کروکوس نه تنها یادآور این نکته بود که تروریسم اسلام گرا همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است، بلکه نشان دهنده شکست اطلاعاتی گسترده توسط سرویس های امنیتی روسیه بود. ایالات متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله ای در راه است: آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن های کنسرت در مسکو قرار می دادند. با این حال، حملاتی مانند کروکوس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی شود.
تروریست ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده اند. این نشان می دهد که 8 میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه هستند. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه با نیروی کار کم، حداقل در حال حاضر از چالش امنیتی آن بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن 2023 یک تحول خارقالعاده بود؛ جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال 2000. ما هرگز نمیدانیم اگر او به کرملین می رسیدچه اتفاقی میافتاد. اگر یوگنی پریگوژین به عقب برنگشته بود، اما به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند چه سناریویی شکل گرفته بود. آنچه ما می دانیم این است که قیام شکست خورد. پریگوژین مرده و دفن شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شد.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما یک امر دور از ذهن باقی می ماند و نمی تواند به عنوان پایه ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم اما پوتین (و رئیس جمهور چین، شی جین پینگ) از اشتباهات گورباچف درس گرفته اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض استوار کند که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد خواهد کرد.